یکی از مشغله های ذهنی هر فرد آینده شغلی او است.بسیاری از داوطلبان ورود به دانشگاه،در هنگام انتخاب رشته فاکتور آینده شغلی را به عنوان یک اصل مهم درنظر میگیرند.یک جستجو در اینترنت و مخصوصا فروم های دانشجویی اطلاعات خوبی در مورد آینده شغلی و شغل رسمی در اختیار علاقه مندان میگزارد.
اما در این مطلب میخواهیم به درآمدزایی از فناوری اطلاعات بپردازیم،یعنی یک تحصیلکرده فناوری اطلاعات چگونه و از چه راه هایی میتواند برای خود درآمدی کسب کند.این بدین معنی است که شغل رسمی او را در نظر نگرفته ایم یا شغل رسمی ندارد.
ادامه مطلب ...چاپ شده در هفته نامه شهرما، تورنتو، پنجشنبه 11 جون 2009 - مژگان رحمانی خضری
اگر قصد دارید برای مهاجرت به کانادا اقدام کنید، در نظر داشتن نکات زیر میتواند در موفقیت شما تأثیر به سزایی داشته باشد. این نکات شاید در نظر اول ساده و پیش پا افتاده به نظر برسند ولی میتوان ریشه بسیاری از تأخیراتی که در بررسی پرونده متقاضیان بروز میکند را در همین نکات یافت:
فزایش امار بازدید سایت یا وبلاگ جزء جدانشدنی کسب درآمد از اینترنت و این هم کامل مشخص است تا وقتی بازدیدی صورت نگیره کلیک یا خریدی وجود نداره تا ما بتوانیم از طریق کلیک های درآمدزا یا دریافت پورسانت از سایتهای طرف قراردادمان در اینترنت حساب بانکیمان را کمی فعال کنیم به همین منظور و خواست دوستان از به بعد آموزشها و نکاتی از افزایش آمار بازدید در وبلاگ میذارم.
اصلی ترین نکته را دوستان هرگز فراموش نکنند اصل بر وبلاگ برای کسب درآمد نه صرفا زدن وبلاگ کسب درآمد مثل همین وبلاگ و سایتهای تخصصی دیگر که کمترین بازدید روزانه رو دارند
١ـ آنانی که وقتی هستند، هستند و وقتی که نیستند هم نیستند.
عمده آدمها حضورشان مبتنی به فیزیک است. تنها با لمس ابعاد جسمانی آنهاست که قابل فهم میشوند. بنابراین اینان تنها هویت جسمی دارند.
٢ـ آنانی که وقتی هستند، نیستند و وقتی که نیستند هم نیستند.
مردگانی متحرک در جهان. خود فروختگانی که هویتشان را به ازای چیزی فانی واگذاشتهاند. بیشخصیتاند و بیاعتبار. هرگز به چشم نمیآیند. مرده و زندهشان یکی است.
٣ـ آنانی که وقتی هستند، هستند و وقتی که نیستند هم هستند.
آدمهای معتبر و با شخصیت. کسانی که در بودنشان سرشار از حضورند و در نبودنشان هم تاثیرشان را میگذارند. کسانی که همواره به خاطر ما میمانند. دوستشان داریم و برایشان ارزش و احترام قائلیم.
٤ـ آنانی که وقتی هستند، نیستند و وقتی که نیستند هستند.
شگفتانگیزترین آدمها.
در زمان بودشان چنان قدرتمند و با شکوهاند که ما نمیتوانیم حضورشان را دریابیم. اما وقتی که از پیش ما میروند نرم نرم آهسته آهسته درک میکنیم، باز میشناسیم، می فهمیم که آنان چه بودند. چه میگفتند و چه میخواستند. ما همیشه عاشق این آدمها هستیم. هزار حرف داریم برایشان. اما وقتی در برابرشان قرار میگیریم قفل بر زبانمان میزنند. اختیار از ما سلب میشود. سکوت میکنیم و غرقه در حضور آنان مست میشویم و درست در زمانی که میروند یادمان میآید که چه حرفها داشتیم و نگفتیم. شاید تعداد اینها در زندگی هر کدام از ما به تعداد انگشتان دست هم نرسد.
*****روزی از روزها ، شبی از شب ها خواهم افتاد و خواهم مرد
اما می خواهم هر چه بیشتر بروم تا هرچه دورتر بیفتم
تا هرچه دیرتر بیفتم ، هر چه دیرتر و دورتر بمیرم ،
نمی خواهم حتی یگ گام یا یک لحظه
پیش از آنکه می توانسته ام بروم و بمانم ،
افتاده باشم و جان داده باشم ****