یادداشت روز

عناوین یادداشت‌ها

  • خلاصه ترجمه سوره اعراف و مائده شنبه 26 فروردین‌ماه سال 1391 12:09
    <<<دانلود فایل >>>
  • چای، سرکه و عسل نوشیدنی درمانگر جمعه 7 بهمن‌ماه سال 1390 11:14
    سرکه سیب یک درمان طبیعی برای بیماری های متفاوتی از جمله برطرف کردن شوره سر، براق کننده مو ، کاهش دهنده وزن، درمان کننده سوزش سردل و... به حساب می آید. عسل نیز ماده اصلی برای درمان بیماری ها وضدباکتری عالی برای درمان زخم هاست. عسل با بی خوابی و سوءهاضمه مقابله و قلب را تقویت می کند و در حفظ وزن موثر است. و چای این...
  • از بین بردن جای جوش جمعه 7 بهمن‌ماه سال 1390 11:12
    اسکارآکنه یاهمان چالهایی که ناشی ازجوشهای عمیقی است که دربعضی موارداین چالها سطحی و در بعضی موارد عمقی میباشد. هرچه اسکارها سطحی‌تر باشد با پر کردن و صاف کردن آن آسان‌تر و سریعتر و هر چه اسکارها عمیق‌تر باشند صاف‌تر کردن آنها دشوارتر و نیاز به زمان بیشتری دارد. جهت درمان اسکارآکنه باید اول جوش فعال را متوقف نماییم...
  • ماسک برای از بین بردن جای جوش جمعه 7 بهمن‌ماه سال 1390 11:11
    محل جوش را با مخلوط عسل و ویتامین "E" به صورت روغن و یا پودر در جوز به مدت ۲۰ دقیقه بپوشانید و سپس با آب ولرم بشویید و بعد آب سرد به صورت بپاشید، این روش را هفته ای یکبار انجام دهید تا آثار جوش ها کاملا از بین برود. مخلوط آب اسفناج و سفیدآب ، آثار جوش های صورت را از بین می برد. به محل جوشها می توان مخلوط عسل...
  • ۸۹کلیک دوشنبه 21 آذر‌ماه سال 1390 15:32
  • جهت یابی در هوای مه آلود سه‌شنبه 16 آذر‌ماه سال 1389 16:41
    در هوای مه آلود و هنگامی که تنها هاله ای از خورشید در آسمان مشخص است و جایگاه آن بخوبی قابل تشخیص نیست می توانید از روش بالا استفاده کنید. در این حالت کافی است که یک تکه چوب نازک داشته باشیم و آن را بصورت قائم در زمین فرو کنیم و سایه آن در روی زمین هم راستا با جهت تابش خورشید بر روی زمین می افتد که نوک سایه دقیقا در...
  • تاثیر محبت مادر بر مغز سه‌شنبه 16 آذر‌ماه سال 1389 16:39
    دانشمندان کشف کرده‌اند که نوزادانی که به اندازه‌ کافی از مهر و محبت مادری بهره نمی‌برند، در بزرگسالی ترسو، پرخاشگر و خشن، و آنهایی که مهر مادری بسیاری را تجربه کرده‌اند، مهربان‌تر، شجاع‌تر و اجتماعی‌تر می‌شوند. مرحله پس از تولد، زمان بسیار مهم و حساس در زندگی نوزاد مایکل مینی که پژوهشگر مغز و اعصاب است دلیل این تفاوت...
  • خلاقانه ترین تلفن های همراه سه‌شنبه 16 آذر‌ماه سال 1389 16:37
    چند ماه پیش، سایت www.Ezinemark.com به بررسی موبایل هایی پرداخته است که در آینده تولید خواهند شد و شرکتهای مختلف در ذهن خود می پرورانند و وعده تولید داده اند. در این میان چند نمونه از آنها را در زیر آورده ایم 1. snake-phone سایت Ezinemark این مدل گوشی را عجیب ترین گوشی نسل آینده خوانده است این مدل برای کسانی مناسب است...
  • جنگ عقیدتی در پی سخنان یک آدم سفیه سه‌شنبه 16 آذر‌ماه سال 1389 16:36
    پرده اول: فرهنگ و پایداری تبیان : در شبکه‏ای ماهواره‏ای موسوم به "فدک" که از "لندن" برنامه‏های خود را پخش می‏کند، شخصی به نام «یاسر الحبیب» در مراسمی که به مناسبت سالروز مرگ عایشه ،همسر پیامبر(ص) برگزار کرد سخنان موهنی را بر زبان آورد و که موجب ایجاد مشکلات زیادی برای شیعیان کویت و عربستان شد. با...
  • با هم بخندیم سه‌شنبه 16 آذر‌ماه سال 1389 16:34
    غضنفر زنگ میزنه به مخابرات میگه: آقا ببخشید سیم تلفن ما خیلی بلنده، اگه میشه لطف کنید از اون طرف یه کم بکشیدش یه روز غضنفر میخواسته با قطار بره مشهد، وقتی میره تو کوپه از مسافر روبرویش میپرسه به سلامتی شما دارین برمیگردین؟ به غضنفر میگن میدونی چرا اسم این خیابون ولیعصره میگه اخه صبح و شب هیچ خبری نیست ولی عصر بیا ببین...
  • داوری سه‌شنبه 16 آذر‌ماه سال 1389 16:32
    " من از خدا خواستم که پلیدی های مرا بزداید خدا گفت : نه آنها برای این در تو نیستند که من آنها را بزدایم .بلکه آنها برای این در تو هستند که تو در برابرشان پایداری کنی من از خدا خواستم که بدنم را کامل سازد خدا گفت : نه روح تو کامل است . بدن تو موقتی است من از خدا خواستم به من شکیبائی دهد خدا گفت : نه شکیبائی بر اثر...
  • خداوندا سه‌شنبه 16 آذر‌ماه سال 1389 16:31
    " خداوندا تقدیرم را زیبا بنو یس : کمکم کن آنچه را که تو زود می خواهی من دیر نخواهم و آنچه را که تو دیر می خو اهی من زود نخواهم پرورد گارابه من بیاموز دوست بدار م کسانی راکه دوستم ندارند ..عشق بورزم به کسانی که عا شقم نیستند...بگریم برای کس انی که هرگز غمم را نخوردند ...به من بیاموز لبخند بزنم به کسانی که هرگز...
  • نکته به نقطه سه‌شنبه 16 آذر‌ماه سال 1389 16:30
    " شب ها که بی تو پلک غزل بسته میشود/از لحظه های بی تو بودن دلم خسته میشود/باور نمیکند دل مغرور و ساکتم/هر لحظه بیشتر به تو وابسته میشود. " جا برای من گنجشک زیاد است ... اما به درخت خیابان تو عادت کرده ام . " عاقلان نقطه ی پرگار وجودند ولی عشق داند که در این دایره سرگردانند .... " سوخت ز دوری تو هم...
  • سوگند که من آمده ام سه‌شنبه 16 آذر‌ماه سال 1389 16:26
    بر دو چشمان تو سوگند ، در تمام ملک هستی اولین عشقم تو بودی ، آخرین عشقم تو هستی سر زدی همچون ستاره ، در شب تنهایی من همچو باران بهاری ، تن کشیدی روزگاری ، در حریم شوره زاری در قلب سردم زد جوانه ، گل های خودروی ترانه شیرین ترین افسانه ها ، پر شد ز ما در خانه ها ، قصه های عاشقانه می ماند از ما این ترانه ، بر روی لب ها...
  • کوچه های خاطره سه‌شنبه 16 آذر‌ماه سال 1389 16:22
    باران که آمد٠٠٠لبهایم باریدند ! نامت با باران آمد٠٠٠ و چشمهایم٠٠٠ و دستهایم٠٠٠ همه باران شدند ٠٠٠تو با قطرات باران طلوع کردی باران که آمد کوچه باغ من و تو تب کرد و کلاغها٠٠٠ تا صبح خواندند در ضیافت باران و مه٠٠٠ گنجشگها زیر چتر هم بال گشودند٠٠٠ باران که آمد ٠٠٠ من ماندم و یک جفت پای خسته در میان کوچه ی بی عابر و تو...
  • شما یادتون نمیاد، سه‌شنبه 16 آذر‌ماه سال 1389 16:21
    شما یادتون نمیاد، کاغذ باطله و نون خشکه میدادیم به نمکی ، نمک بهمون میداد بعدش هم نمک ید دار اومد که پیشرفت کرده بود نمک ید دار میداد، تابستونها هم دمپایی پاره میگرفت جوجه های رنگی میداد.شما یادتون نمیاد، آخر همه فیلم ویدئو‌ها شو ضبط میکردن.شما یادتون نمی یاد، بچه که بودیم می خواستیم بریم حموم باید 1 ساعت قبل بخاری تو...
  • با تو سه‌شنبه 16 آذر‌ماه سال 1389 16:19
    پارو نزن ساحل پر از سنگ است قایقران احساس! پارو نزن من دوست دارم در دل دریا بمانم
  • سفر سه‌شنبه 16 آذر‌ماه سال 1389 16:18
    سفر، بهانه ی عاشق هاست برای دور شدن گاهی همیشه فاصله هم بد نیست، کمی صبور شدن گاهی… میان بیشه ی این نزدیک، اگرچه ببر فراوان است برای آهوی دور از جفت ولی جسور شدن گاهی… چه بوی پیرهنی وقتی تو را دوباره نخواهم دید چه اتفاق خوشایندی ست، ببین که کور شدن گاهی خیال کن که من آن ماهی، خیال کن که من آن ماهم که دل زده ست به...
  • نوشته هام سه‌شنبه 16 آذر‌ماه سال 1389 16:13
    آفتابگردان را می بوسم وَ با حروفی نرم ، روی آب می آیم زیر ِ صدایت پوستم خوابیده است / دَم دستت را روی پَرَم نوشته ای وُ بازدم درگیر ِ آخرین دریاست که در شعاع ِ هم فرو برویم آنقدر خوب منعکس ام می کنی که می ترسم عاشق خودم شده باشم آنقدر با تاریخ ِ بلاغت ِ من فرق می کنی که می ترسم آخرین شعرم ، روی شروع ِ تن ات نوشته شود...
  • متولدین ماههای مختلف در عشق سه‌شنبه 16 آذر‌ماه سال 1389 16:12
    متولدین فروردین ماه : به سوی من بیا تا تو را حس کنم و دنیا خواهد دید داستانِ عشقی، سوزان را که شعله‌اش در قلب من خواهد بود؛ به هنگام عاشقی گویی در دنیای شوالیه‌ها و پرنسس‌ها سر می‌کند. قلبا عاشق است و در عشق پا بر جاست. متولدین اردیبهشت ماه : عشق را در چشمان من بنگر چهره بر افروخته‌ام را ببین و عشق را حس کن به صدای...
  • محراب دل سه‌شنبه 16 آذر‌ماه سال 1389 16:09
    دستهای طلب ، قدم های بی تویی ، چشمهای جستجو گر ، و قلبی دردمند را ، کشان کشان.... از فرسنگها راه.... آورده ام باز ، به پای فیروزه ای ترین و زیبا ترین جایگاه حضور تو ، .. محراب دل!!... با وعده به این که : در آن جا تویی که به انتظار نشسته ای ، نگاه مهربانت را به چشمانم میهمان می کنی.. قلبم را سرشار از بودنت می سازی و من...
  • یک نفر با اسب می آید سه‌شنبه 16 آذر‌ماه سال 1389 16:08
    دلم میگیرد از دلگیری مردان تنهایی، که شب هنگام، سر به زیر افکنده، شرم خالی دستان خود را در کویر مهربانی، چاره میجوید. دلم میگیرد از این سفره های کوچک بی نان، و دستان نحیف کودکی یخ کرده بی فرجام نگاه سرد و رد این هزاران سیلی بر گونه. و از احساس آن مردی که با تردید با اندوه، به روی قامت شب مینویسد: تا طلوع صبح راهی...
  • خبر به دورترین نقطه ی جهان برسد سه‌شنبه 16 آذر‌ماه سال 1389 16:07
    خبر به دورترین نقطه ی جهان برسد نخواست او به من خسته بی گمان برسد شکنجه بیشتر از این؟که پیش چشم خودت کسی که سهم تو بوده به دیگران برسد چه می کنی؟اگر او را که خواستی یک عمر به راحتی کسی از راه ناگهان برسد رها کنی برود ازدلت جدا باشد به آن که دوست ترش داشتی به آن برسد رها کنی بروند و دوتا پرنده شوند خبر به دورترین نقطه...
  • اگه دلت خواست سه‌شنبه 16 آذر‌ماه سال 1389 16:05
    اگه دلت خواست خورشیدم باش ، اگه دلت خواست مهتابم شو شبا که خوابی آروم آروم ، اگه دلت خواست بی تابم شو اگه دلت خواست آغازم باش ، اگه دلت خواست آهنگم کن تو که نباشی خیلی تنهام ، اگه دلت خواست دلتنگم کن تو که نباشی دلگیرم ، خاموش و تنها عشق من تو که نباشی می میرم ، از دست دنیا عشق من تو که نباشی دلتنگم ، آه از بی کسی...
  • قانون میوه سه‌شنبه 16 آذر‌ماه سال 1389 16:04
    در صحرا میوه کم بود . خداوند یکی از پیامبران را فراخواند و گفت : « هر کس در روز تنها می تواند یک میوه بخورد این قانون نسل ها برقرار بود ، و محیط زیست آن منطقه حفظ شد . دانه های میوه بر زمین افتاد و درختان جدید رویید . مدتی بعد ،‌ آن جا منطقه ی حاصل خیزی شد و حسادت شهر های اطراف را بر انگیخت . اما هنوز هم مردم هر روز...
  • معرفی کتاب --دوئل سه‌شنبه 16 آذر‌ماه سال 1389 16:01
    دوئل ( the duel ) نویسنده : آنتون چخوف (1860 - 1904 روسیه) مترجم : احمد گلشیری انتشارات : نگاه 178 صفحه ایوان ندرئیچ لائوسکی کارمند جوانی است که همراه بانو نادژدا از سن پترزبورگ به شهر کوچکی وارد شده اند. او در این شهر به خیلی ها بدهکار شده است و از سوی دیگر عشقش به نادژدا کم سو شده و می خواهد او را جوری از سر باز...
  • دیدمت و باختم سه‌شنبه 16 آذر‌ماه سال 1389 15:59
    باز،بستم چشمانم را؛ اما اما این بار چشمان بسته ام خاموش نبود، دنیایم تاریک نشد! همه نور بود و روشن بستم چشمانم را و باز شد چشمه وجودم به گستردگی بودنت... تو آمدی و در را گشودم و بسته شد همه درهای تاریکی دیدمت و باختم دین و دل را به یک دیدن! و رها شدم از همه بودنی ها و نماندنی ها ... تو آمدی تا پر کشم از دیار منِ «من»...
  • وعده فردای سه‌شنبه 16 آذر‌ماه سال 1389 15:56
    من کیستم ؟ ترانه لبهای آرزو همچون صدف ، نشسته به دریای آرزو تلخ آب مرگ می خورم و دم نمی زنم اندر هوای جرعه ی صهبای آرزو مستان به خواب ناز رفته اند و من بیدارم از شراره ی مینای آرزو شبها به یاد روی تو صد بوسه می زنم بر روی ماهتاب شب آرای آرزو جز در سرای درد که دیگر حکایتی است چشم منست و جلوه دنیای آرزو در گلشن حیات که...
  • ماجرای شعر و شب های جنون سه‌شنبه 16 آذر‌ماه سال 1389 15:54
    " از خانه بیرون میزنم اما کجا امشب شاید تو میخواهی مرا در کوچه ها امشب! پشت ستون سایه ها روی درخت شب می جویم اما نیستی در هیچ جا امشب؟ میدانم ، آری نیستی اما نمی دانم بیهوده می گردم به دنبالت چرا امشب؟ هر شب ترا بی جستجو می یافتم اما نگذاشت بی خوابی به دست آرم ترا امشب ها...سایه ای دیدم! شبیه ات نیست اما حیف! ای...
  • همیشه در انتهای یک راه سه‌شنبه 16 آذر‌ماه سال 1389 15:54
    همیشه در انتهای یک راه در ابتدای راهی دیگر خود را باز می یابی و من ابتدای جنون را از انتهای فصل معصومانه چشمان تو از سر گرفتم از ابتدای فصل مرگ اقاقی باغچه و درخت اقاقی پژمرد تاب نیاورد دوری نگاهت را در این فصل بدنبال تو میگردم ای معصومانه غمگین